دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 10 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
علل ضعف دانش آموزان در درس ریاضی
مقدمه
درس ریاضی ، یکی از ارکان مهم تدریس و یکی از پایه های بنیادین در سطوح مختلف تحصیلی می باشد که مقدمه ورود به سالهای بعدی برای نیل به اهداف مهم جامعه می باشد که هر زمان بـاید مورد اهمیت خاصی از سوی معلمین و دست اندرکاران آموزش و پرورش در تمامی پایه ها و مراکز قرار گیرد که با شاخص قرار دادن این درس ، انتظار می رود جوامع در سالهای آتی نه تنها در این درس به مشکلی برخورد نکرده باشند بلکه بتوانند از عهده انجام مسئولیتهای محوله در رابطه با این درس برآیند . با این مقدمه کوتاه می خواهم در تحقیق خود از علل ضعف دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضی بپردازم که امیدوارم که مورد اهمیت قرار گیرد.
در پژوهشی که در چند مدرسه ابتدایی و چندین کلاس ، علی الخصوص کلاس خودم ، کلاس پنجم مدرسه ابتدایی وحدت شهرستان پارس آباد به انجام رسانده ام به نتایجی برخورد کرده ام که ذکر آن در این مطلب خالی از لطف نمی باشد.
« حدود شش سال است که در کلاس پنجم در دوره ابتدایی به تدریس اشتغال دارم . در این مدت درس ریاضی چندان به نظر من پرنشاط و فعال نیست. از روشهای مختلف تدریس و از وسایل کمک آموزشی و رسانه ای مختلفی برای تدریس این درس استفاده می کنم و در این میان از اولیای دانش آموزان و کتابهای مختلفی که در این زمینه باشد کمک گرفته ام. پس از تدریس درس مربوطه ، از تک تک دانش آموزان یا بصورت گروهی به نوبت و از روی دفتر اسامی می خواهم پای تخته بیایند تا تمرین مربوط به درس امروز را حل کنند . دانش آموزان هم این کار را انجام می دهند و من هم به طور نظری و هم از جنبه ی عملی نمره ای برای آنها منظور می کنم.
در حین نوشتن تمرین می خواهم که همگی توجهشان را به روی تخته سیاه جلب کنند ولی معمولا این کار به صورت فعال و از روی علاقه انجام نمی گیرد. برخی با هم حرف می زنند – برخی می خوابند – برخی درس دیگر می خواند – برخی جدول حل می کند یا گروهی می خندند. به هر طریق این کلاس معمولا بدون فعالیت موثر و یادگیری اکثر دانش آموزان طی می شود. »
این وضعیت چندان برای من و دانش آموزان خوب نبود تصمیم گرفتم تا آنجا که می توانم در این وضعیت نامطلوب کلاس ریاضی تغییر و تحولی ایجاد کنم برای اینکار فکر کردم بهتر است نخست از خود دانش آموزان بپرسم که چرا کلاس درس ریاضی این اندازه بی روح و ناکارآمد است. یک روز تصمیم گرفتم در چنین وضعیتی موضوع را با خود آنان در میان بگذارم . روبه آنان ایستادم ، چند دقیقه ای سکوت کرده و نظاره گر حرکات و رفتارشان شدم ؛ چند دقیقه که به این صورت گذشت . کلاس آرام شد همه سکوت کردند. از دانش آموزان خواستم تمام وسایل روی میز خود را جمع و در بحثی که می خواستم مطرح کنند و همه نیز قبول کردند.
روبه بچه ها گفتم : بچه ها همان گونه که خود شما هم شاهد هستید زنگ ریاضی شما مثل سایر زنگها فعال و موثر نیست . بلکه یک کلاس بی روح و کسل کننده است و نتیجه لازم نیز عاید و مطلوب نیست. من فکر می کنم بهتر است نخست این موضوع را با خود شما در میان بگذارم پرسشی را مطرح کردن تا از نظرهای مختلف دانش آموزان راجع به درس ریاضی و وضعیت آنها آشنا شوم.
بچه ها نیز با علاقه خاص پذیرفته و در بحث راجع به موضوع شرکت جستند. گفتم : بچه ها پرسش من از شما انی است : چرا به درس ریاضی که یکی از درسهای مهم پایه و اساسی هر درس توجه لازم و کافی را مبذول نمی فرمایید. اگر می خواهید در هر رشته مهم دانشگاهی شرکت کنید و وارد بازار کار شوید و به جامعه خود خدمت کنید باید این درس مهم و پایه را در نظر قرار دهید. چون دانستن این درس برای شما لازم و ضروری است اگر می خواهید دکتر و مهندس و ... شوید و در جامعه نقش داشته باشید باید حتما درس ریاضی را بلد باشید. موافقید نظرتان را راجع به این درس جویا شوید که در این موقع شور و هلهله ای راه افتاد : سخنان بسیاری گفته شد خلاصه آنچه گفته شد به شرح زیر است :
1- از اول ابتدایی تاکنون بسیار از معلمان ما درس ریاضی را جدی نگرفته اند.
2- بسیاری از معلمان راه و روش تدریس درس ریاضی را بلد نیستند.
3- از وسایل کمک آموزشی مناسب و کافی استفاده نمی شود.
4- درس ریاضی خیلی سخت است و نیاز به تمرین و تمرکز زیادی است.
5- به درس ریاضی آن طور که باید معلمان خود بها نمی دهند و از اهمیت آن ما را آگاه نکرده اند.
اکثر مطالب گفته شده را یادداشت کردم . با دانش آموزان قرار گذاشتم گاهی اوقات در باره نحوه بهبود کلاس های ریاضی صحبت کنیم و راههایی را که به نظر میرسد در شیوه تدریس این درس برای بالا بردن کیفیت و بهبود آن بیان کنند تا به نتیجه ای برسیم.
گردآوری اطلاعات (شواهد1)
برای این که بتوانم در باره پرسشی که مطرح کرده بودم اطلاعات دقیق تری به دست آورم تصمیم گرفتم علاوه بر دانش آموزان موضوع را با همکارانی که در این زمینه صاحب نظر هستند در میان بگذارم.
در زنگ تفریح این موضوع را با بعضی از همکارانم در میان گذاشتم و از آنانی که احساس می کردم علاقه مندتر و آماده تر هستند تقاضا کردم روزی پس از پایان وقت کلاس در این باره که اتفاقا موضوع تحقیق بنده نیز می باشد صحبت کنیم. در آن جلسه موضوع علل ضعف دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضی بود که آن را مطرح کردم. هر یک از همکاران نظراتشان را اعلام کردند من نیز از نکات عمده حرفهای همکارانم یادداشت برداری می کردم. برخی از مطالب شبیه نظرات دانش آموزان بود. برخی نیز پخته تر و اساسی تر از آن ، روی هم رفته قرار شد یک جلسه ای را با مدیر مدرسه در میان بگذارم.
مدیر مدرسه پیشنهاد بنده را پذیرفت ، مدیر ضمن تشویق ، به ادامه کار و مطالعه بیش تر پیشنهاد کرد اگـر صـلاح می دانیم موضوع را با چند نفر از والدین دانش آموزان در میان بگذاریم. همین کار را انجام دادیم. نتایج صحبتها را یادداشت کردم. یکی از والدین اطلاعات و اسناد قابل توجهی در این زمینه در اختیار ما قرار داد. این اسناد بین همکاران تقسیم شد و در جلسه مطرح شد.
تجزیه و تحلیل اطلاعات
پس از مطالعه اسناد و مدارک و بحثها ، اطلاعات حاصل از این فرایند مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت ، اشکالات و کاستی های کلاس های درس ریاضی تعیین شد. راههای مناسبی برای تقویت بچه ها فهرست شد و خلاصه یادداشت برداری شد.
خلاصه یافته های اولیه
برخی علل ضعف دانش آموزان در درس ریاضی به این شرح است:
1- آشنا نبودن برخی از معلمان به فنون و نحوه تدریس درس ریاضی ( روش تدریس ریاضی)
2- آموزش ندیدن برخی از معلمان در این زمینه ( معلمانی که با مدرک دیپلم بدون گذراندن درس دانشگاهی و روشهای تدریس و نحوه بررسی کتب درسی استخدام شده اند طبیعی است که در تدریس این درس به مشکل اساسی برخورد نموده باشند.
3- تخصصی نبودن تدریس درس ریاضی در ابتدایی.
4- بی توجهی معلمان ابتدایی به طرح درس ( شیوه جدید – روش 9 گانه گانیه ) – فقدان ارزیابی کار معلمان در این زمینه.
5- تمرین نکردن ، بی توجهی به دفتر تمرین درس ریاضی.
6- تنوع نداشتن تدریس درس ریاضی ، استفاده از روشهای قدیمی و سنتی و حل در تخته سیاه و استفاده نکردن معلمان از روشها و شیوه های نوین تدریس درس ریاضی (به کارگیری مواد آموزشی و ... . )
7- آشنا نکردن دانش آموزان با اهمیت درس ریاضی و ناشناخته ماندن قلمرو و اهداف درس ریاضی در این سطح.
8- ناآشنایی برخی از معلمان درس ریاضی به روان شناسی تربیتی و شناخت ذهنی و زبانی کودکان ابتدایی.
9- نداشتن معیار مشخص در ارزشیابی درس ریاضی.
10- بی توجهی معلمان به راههای شکوفا سازی خلاقیت های کودکان ابتدایی.
11- بی توجهی به علایق و انگیزه ها و توان فکری دانش آموزان به هنگام تدریس درس ریاضی.
12- بی سوادی و کم سوادی برخی از اولیا در نرسیدن به تکالیف و تمرینات درس ریاضی.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 89 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 69 |
بررسی ویژگی های اجتماعی ، اقتصادی، فرهنگی دانش آموزان دخترانه کرج با سابقه شکست تحصیلی
مقدمه:
شکست تحصیلی و خسارتهای ناشی از آن یکی از نقایص آموزشی بسیاری از کشورهای جهان سوم، و از آن جمله کشور ایران است .
کودکان ما ارزشمندترین سرمایه جامعه ، ظریف ترین و گرانبهاترین هدیه ای هستند که خداوند به عنوان امانت به ما سپرده است و از وظایف جامعۀ دست اندر کاران تعلیم تربیت کشور اسلامی است که از طریق مطلوبترین روشها و انسانی ترین رفتار کودکان جامعه (آینده سازان) را هدایت کنند در این راستا خانواده در آموزش و پرورش به عنوان محور و پایه اصلی می توانند انجام وظیفه کنند.
روشها و طرحهای متعدد برای همکاری پدر و مادرها با فرزندان وجود دارد که در شرایط مختلف به فراخور مال والدین قابل اجرا و بهره برداری می باشند میزان تصمیمات تراکم شغلی ، موقعیت اقتصادی ، اجتماعی پدر و مادرها از جمله عوامل تعیین کننده ای هستند که حدود و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را مشخص می سازند.
چکیده تحقیق :
علل و عوامل متعددی باعث ایجاد افت تحصیلی می شود که می توان آنها را به علل و عوامل خارجی و داخلی نظام آموزش و پرورش تقسیم کرد از آنجا که این عوامل تأثیر متقابل بر روی هم دارند نمی توانند جداگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند ولی برای بهتر شناخته شدن این علل و عوامل و به منظور انجام یک تحقیق دقیق یک محدوده زمانی کوتاه ناگزیر به انتخاب یک بعد از علل و و عوامل ( یعنی علل و عوامل خارجی) افت تحصیلی شده این اهدافی که مورد بررسی و مطالعه قرار می گیرند عبارتند از:
اهداف کلی : هدف کلی این تحقیق ارائه پیشنهادات بر اساس نتایج بدست آمده جهت کاهش افت تحصیلی است
اهداف ویژه : هدف ویژه بررسی و شناسایی ویژگیهای اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی دارای افت تحصیلی
موضوع: بررسی ویژگیهای اجتماعی ، اقتصادی، فرهنگی دانش آموزان دخترانه کرج با سابقه شکست تحصیلی
در رابطه با سوالات فوق الذکر 100 نفر از دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی فروردین که این تعداد از مدرسه راهنمایی از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه 20 سوال در بین آنها توزیع گردیده است.
با توجه به توضیحات نتایج ذیل در این تحقیق به دست آمده است.
1- اکثر دانش آموزان مردود در خانواده هایی با سطح پایین اقتصادی زندگی می کردند.
2- اکثریت دانش آموزان مردود با سطح پایین اجتماعی و فرهنگی پایین قرار دارند.
3- اکثریت دانش آموزان مردود برنامه ریزی صحیحی جهت گذراندن اوقات فراغت خود ندارند.
4- اکثریت دانش آموزان مردود دوستان بی تفاوت نسبت به تحصیل ، اهل تفریح و یا ترک تحصیل کرده دارند.
بیان مسئله :
همگام با پیشرفت و افزایش سرانه آموزش و پروش نیز درمان افزایش است . مسلما هر جامعه ای که برای تعلیم و تربیت سرمایه گذاری می کند انتظار دارد که محصولی در راستای هدف نظام آموزش و پرورش بدست آورد تا این سرمایه گذاری عظیم از طریق تربیت انسانی جوابگوی احتیاجات جامعه گردد.
در این تحقیق تأثیر عوامل اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مدارس مورد بررسی قرار می گیرد و در مورد مسائلی مثل فقر و محرومیت اقتصادی، نا مناسب بودن مکان زندگی نگرش والدین نسبت به تحصیل فرزندان توفیقاتی داده شده است.
فصل اول
معرفی تحقیق
تعریف موضوع تحقیق
ضرورت تحقیق
فایده تحقیق
اهداف کلی و ویژه تحقیق
محدودیت های تحقیق
تعریف واژه ها و اصطلاحات
معرفی تحقیق:
شکست تحصیلی و خسارتهای ناشی از آن یکی از نقایص آموزشی بسیاری از کشورهای جهان سوم، و از آن جمله کشور ایران است این مسئله به عوامل و موجبات گوناگون مربوط می شود که برای چاره جویی باید آنها را به دقت شناسایی و ارزشیابی کرد.
برخی از اقتصاد دانان معتقدند در بسیاری از کشورهای در حال توسعه آموزش رسمی بزرگترین صنعت و بزرگترین مصرف کننده درآمدهای عمومی است قراین و شواهد حکایت از آن دارد که کشور ما به علت تمرکز بیش از حد تصمیم گیری در نظام اداری و اجرایی ناسازگار بودن توان آموزش و پرورش با مقتضیات و نیازهای اقتصادی و اجتماعی کشور نیز رشد فزاینده تعداد دانش آموزان که از رشد سریع جمعیت سرچشمه می گیرد و سبب افزایش حجم مسئولیت دستگاه اجرایی آموزش و پرورش می گردد. مجموع شرایطی که با کمیت قلت بازدهی این صنعت یعنی خسارات اقتصادی ناشی از شکست تحصیلی می شود تشدید می گردد.
در این رابطه وضعیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خانواده دانش آموزان چگونگی گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان و برنامه ریزی در جهت آن و گروه دوستان دانش آموزان را به عنوان ویژگیهای مردودین مورد توجه قرار دادیم.
امید است شناخت ویژگیهای مذکور در بررسی همه جانبه و ارائه پیشنهادات دستیابی به نتایج بتواند مسئولان و دست اندرکاران و برنامه ریزان جامعه آموزش و پرورش را به راه حلها رهنمون گردد.
تعریف موضوع تحقیق
موضوع مورد مطالعه در این تحقیق بررسی ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی دانش آموزان
ویژگیهای اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی که در این تحقیق مد نظر است عبارتست از :
درآمد خانواده ، شغل خانواده ، تحصیلات والدین ، اشتغال دانش آموزان، وضعیت مسکن ، نحوه گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان نقش دوستان ، رفتار والدین با دانش آموزان ، رفتار اعضای خانواده با دانش آموزان این تحقیق در صدد است که ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دانش آموزان دختری که سابقه افت تحصیلی دارند را بررسی کند.
از افت تحصیلی تعاریف متعددی در کتابها ذکر شده است اما آنچه در تحقیق از این مفهوم مد نظر است مترادف دانستن آن با مفهوم پایه تکرار تحصیلی است .
در ذیل به چند تا از تعاریف افت تحصیلی اشاره می شود.
1- در تعریفی منظور از افت تحصیلی یا تکرار پایه تحصیلی عبارتست از تکرار پایه یک کلاس برای دانش آموزان که در معدل یک سال تحصیلی در همان کلاس پایه ای که در سال قبل به سر می برده به تحصیل ادامه می دهد و همان کاری را انجام می دهد که در سال گذشته نیز انجام داده است.
2- در تعریف دیگری منظور افت تحصیلی تکرار پایه تحصیلی بدین صورت بیان شده است که در نظامهای آموزشی که ارتقا از یک پایه به پایه دیگر از نظر سابقه و پیشرفت تحصیلی اجرا شرایط خاص پیش بینی شده در مقررات امتحانی را ایجاب می کند عدم توفیق گروهی از دانش آموزان در امتحان تکرار پایه و اتلاف ناشی از آنرا پدید می آورد.
فهرست:
مقدمه
چکیده تحقیق
بیان مسئله
فصل اول
تعریف موضوع تحقیق
ضرورت تحقیق
فایده تحقیق
اهداف کلی و ویژه تحقیق
محدودیت های تحقیق
تعریف واژه ها و اصطلاحات
- شرایط و عوامل اقتصادی
الف - فقرو محدودیت اقتصادی
ب- نامناسب بودن مکان زندگی
ج- نامناسب بودن امکانات بهداشتی
د-کارکردن کودکان
2- شرایط و عوامل فرهنگی واجتماعی
الف- فرهنگ و رابطه آن با آموزش و پرورش
ب- تفاوت زبان و فرهنگ بومی با زبان و فرهنگ عمومی
ج- نگرش محیط و خانواده نسبت به تربیت کودکان از نظر جنسیت آنها
3- شرایط عواملی خانوادگی
4- محدودیتهای محلی و جغرافیایی و توزیع نامناسب امکانات آموزشی
تحقیقات انجام شده پیرامون موضوع تحقیق
- روش تحقیق
- جامعه آماری
- نمونه آماری
- شیوه های جمع آوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
-جداول یافته های جامعه از پرسشنامه های دانش آموزان
-تحلیل یافته های دانش آموزان
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 200 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 248 |
نوجوانی دوره ای بین کودکی و بزرگسالی است که او را با زنجیره ای از موانع تحولی و چالش های عدیده ای روبرو میسازد. درابتدا تکالیف طبیعی همچون تحول هویت و دستیابی به استقلال و سازگاری با همسالان وجود دارد. مرحله دوم گذر از کودکی به بزرگسالی است که باتغییرات فیزیولوژیکی در بدن و تحول شناختی مشخص میشود. این مرحله زمانی است که فرد نیازمند انجام نقش های اجتماعی در رابطه با همسالان و افرادی از جنس مخالف، انجام تکالیف مدرسه وتصمیم گیریهایی در رابطه با شغل میباشد (فرایدنبرگ[1]،1997). از آنجا که تغییرات و وجود تکالیف متفاوت نوجوان رادر معرض استرس عدیده ای قرار می دهد، لزوم واهمیت سازگاری و کنار آمدن با این استرس ها در این دوره نمایان میگردد. با توجه به این مقدمه اندکی به راهبردها و مهارتهای کنار آیی می پردازیم. کنار آمدن، متشکل از پاسخهایی (افکار، احساسات واعمالی ) است که فرد در برخورد با موقعیت های مشکل داری که درزندگی روزمره و در شرایط خاص با آنها مواجه میشود، بکار میگیرد. گاهی اوقات مشکلات حل می شوند و گاه در تلاش فردی برای برخورد با محیط مورد اغماض قرار میگیرند (فرایدنبرگ، 1997).
لازاروس[2] (1984) کنار آمدن را شامل کوششهایی به منظور سازگاری و انطباق با شرایط استرس آور در تلاش در جهت کاهش پیامدهای منفی ناشی از منبع استرس می داند.
در زمینه کنار آمدن با استرس[3] ،دو شیوه اصلی کنار آیی وجود دارد. شیوه اول روش متمرکز بر مسئله است یعنی فرد به استرس به عنوان موضوعی حل شدنی و هدف اصلی مینگرد و شیوه دوم روش متمرکز بر هیجان است. یعنی فرد مشکل را حل نمیکند بل سعی در کاهش پیامدهای هیجانی مشکل دارد. شماری از محققین، افرادی را که بوسیله کاهش دادن یا اجتناب کردن با استرس کنار آمده اند را با افرادی که از راهکارهای بیشتر مقابله ای و یا هوشیارانه نظیر جمع آوری اطلاعات و اقدام به عمل استفاده نموده اند، مقایسه کردند (هولاهان[4] و موس[5]، 1987) . در مجموع تحقیقات نشان می دهد که شیوه مقابله نسبت به اجتناب راهکار موفق تری است. افرادی که مستقیما با مشکل مواجه میشوند نه تنها با احتمال بیشتری آن را حل میکنند بلکه برای تحت کنترل درآوردن استرس در آینده بهتر آماده میشوند. در واقع برخی پژوهشها معتقدند، اجتناب مزمن از مشکلات، افراد را در معرض خطر استرس افزوده و شاید مسائل مرتبط با سلامتی قرار دهد (گین[6]، 1995).
مطالعه رود[7]، لونیسون[8] ، تیلسون[9] و سیلی[10] (1990) نشان داد که کنار آیی مسئله مدار[11] (در جهت حل مسئله) با افسردگی ارتباطی نداشت، اما شیوه ناکار آمد گریز رابطه مثبتی با افسردگی همزمان داشته و نیز با سطوح بالاتر افسردگی در آینده بدنبال رویدادهای پراسترس که در طی دو سال بعد رخ داد، همراه بود (گین، 1995).
تفاوتهای فردی نقش مهمی را در فرایندهای استرس و کنار آمدن بازی میکنند یکی از این متغیرها خوش بینی است. خوش بینی[12] رابطه منفی با انکار و فاصله گرفتن از مسئله دارد. خوشبینی تمایل به استفاده از کنار آمدن مسئله مدار و پذیرش استرس زندگی به شیوه ای واقعی دارد (کاسیدی[13]، 1999). به عبارت دیگر عامل کلیدی که افرادی که بطو موثری با مشکلات کنار می آیند را نسبت به کسانی که ممکن است چنین نباشند متمایز میکند، سبک اسنادی[14] آنهاست (آبرامسون[15] و همکاران 1978به نقل از کانینگهام[16]، 2001).
اسنادها، نگرش ها ، باورها و ارزیابیهایی هستند که مردم برای توصیف حوادثی که برایشان اتفاق می افتد، بکار می برند. سبک اسنادی که برای اولین بار در دهه1970 مطرح شد در حقیقت بر مدل درماندگی آموخته شده[17] افسردگی استوار است. اسناد کردن فرایندی منطقی و نظامدار است که طی آن شخص با ارزیابی دقیق از یکسری اطلاعات ودلایل رفتار دیگران را تفسیر میکند. در بعضی موارد ممکن است اسناد صحیح باشد، اما واقعیت این است که در بسیاری موارد این ارزیابی ها، با سوگیریهایی همراه است.
در موارد عدیده ای، افراد اسنادهای اشتباه غیرواقعی، دررابطه با حوادث زندگی شان درنظر میگیرند و این اسنادهای اشتباه به نوبه خود استرس افزوده ومشکلات روانشناختی متعددی را ایجاد نموده و تداوم می بخشند. به عنوان مثال فردی که از پایین بودن عزت نفس رنج می برد، مشکلات و موقعیت های منفی را بطور گسترده ای به دلایل درونی مثل عدم تلاش یاعدم توانایی و حوادث مثبت را به دلایل بیرونی مثل خوش شانسی و ساده بودن تکلیف نسبت میدهد، در حالی که واقعیت چنین نیست. در حقیقت عزت نفس آنها به یک اسناد اشتباه آغشته شده است. بعبارتی عزت نفس آنها پایین است و هیج چیز حتی موفقیت های بزرگ هم نمیتواند آنرا بالا ببرد (بارون[18]،1992،به نقل از هیبت الهی, 1373).
معمولا اسنادهای سببی در سه بخش طبقه بندی می شوند:
1-درونی بودن در برابر بیرونی بودن
2- پایداری در برابر ناپایداری
3- کلی بودن در مقابل خاص بودن
برخی مطالعات نشان داده که افراده افسرده در مقایسه با افرادعادی بیشتر از اسنادهای کلی، پایدار و درونی برای رویدادهای منفی و از اسنادهای خاص، ناپایدار و بیرونی برای رویدادهای مثبت زندگی شان استفاده میکنند. (ریکلمن[19] و هافمن[20]،1995).
مدل درماندگی آموخته شده اصلاح شده، چنین می پندارد که اینگونه افراد برای رویدادهای بد، عادت به پاسخ دادن با اسنادهای درونی ، ثابت و فراگیر و برای رویدادهای خوب، اسنادهای بیرونی، موقتی و خاص آن رویداد را دارند.
از بعد نظری بنظر می رسد که اسناد علی مقدم برانتخاب راهکارهای کنار آیی است. در این صورت انتظار می رود تغییر سبک اسنادی باید تغییراتی در شیوة کنار آمدن اثر بگذارد (کانینگهام و همکاران 2002).
بر طبق مدل شی یر[21] و کارور[22] خوش بینی و بدبینی بعنوان انتظار پیامدهای تعمیم یافته مثبت و منفی تعریف می شوند و باور دارند که این دو تعیین کننده های مهم سازگاری اند (شییروکارور، 1985). به عبارتی خوش بینی با پیامدهای روانشناختی مثبت تر و در مقابل بدبینی با پیامدهای روانشناختی منفی تر رابطه دارد.
در رابطه با سبک های کنار آیی نیز شواهد متقاعد کنندهای وجود دارد که نشان میدهد سبک های کنار آیی پیش بینی کننده های مهم روانی هستند. مطالعات روی نوجوانان بطور ثابتی به این نتیجه رسیده که حتی در موقعیت های غیر قابل تغییر ، افسردگی با سبک کنارآیی سازنده یا مسئله مدار رابطه ای معکوس و با سبک کنار آیی اجتنابی یا غیر سازنده رابطه مثبتی دارد (گلای شاو[23] و همکاران 1989، اباتا[24] وموس، 1991، سیفگ و کرنک[25]، 1993، گارمزی[26]، 1993، گانینگهام و واکر[27]، 1999 به نقل از کانینگهام 2002). آنها پیشنهاد کردند که مداخلات پیشگیرانه آینده باید با تمرکز بیشتر بر کاهش راهکارهای کنارایی غیر انطباقی در مقایسه با هدف معمول تر افزایش کنار آیی مسئله مدار باشد.
فهرست مطالب
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 269 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 81 |
در طول دهه های گذشته تغییر بسیاری کرده است و برطبق دیدگاههای غالب و ارزشهای رایج روز در هر دوره ، تعیین شده است و ابزاری که برای اندازه گیری آن بکار رفته می رود همچنان در حال تغییر خواهد بود . هوش جنبه ای ازجنبه های گوناگون تفاوتهای فردی است که هنوز درچارچوب کامل قرار نگرفته است ، از جملههای ویژگیهای فردی فرآیندهای ذهنی هستند که مشاهده مستقیم این تفاوت در آنها بسیار دشوار و گاهی غیر ممکن است و لذا ما فقط از روی اعمال که اشخاص انجام می دهند ، قادر هستیم که به نیروهای ذهنی آنها پی ببریم ، مثلاً : کودکی که مسائل را زودتر یاد می گیرد کودک با هوش نامیده می شود ، ولی کودک که نمی تواند به آن سرعت فرا گیرد وقتی مهارتهای ساده را هم به زحمت می آموزد ، از لحاظ توانائیهای ذهنی دارای هوش ضعیف است بدین معنی که هر دو کودک استعداد ذهنی دارند ولی این استعداد در اوّلی بیشتر از دوّمی است[1] . ( اسدی ، 74 )
هوش بر خلاف تصور عامه یک جوهر یا ملکه نیست بلکه متضمن اعمال واکنشهای ذهنی پیچیده ای است که در رفتار فرد ظاهر می شود . از همین روست که از هوش به خودی خود نمی توان تعریف جامعی ارائه دارد و سعی در تعریف ارائه هر تعریف مجددی از هوش ، نتیجه اش نامفهوم یا حداقل نارسا بودن تعریف است . لذا بسیاری از روان شناسان ، روش غیر مستقیم پیش گرفته و مثلاً از توضیح تفاوت میان هوش و عادت ، هوش وغریزه ، هوش و استعداد برای نشان دادن و جوه افتراقی آنها ، استفاده کرد ، و به تعریف معنا.ی آن نزدیک می شود و آن گاه این تعاریف کامل نشده را در هم ادغام کرده و با شناخت مجموعة ، این فعالیت ، به تصور کلی و مفهوم هوش نامحدودی نزدیک می شوند . شناختی که تنها از طریق تظاهراتش در رفتار میسر می شود .(اسدی ، 74 )
هوش معمولاً در فهرست ویژگیهای فرد آمده و از جمله خصائص کم و بیش ثابت رفتار بشمار می رود . توصیف و اندازه گیری هوش قسمت عمدة وقت روانشناسان را به خود اختصاص داده است .
مطالعات آنان در این زمینه ارزش علمی و نظری دارد . ارزش علمی عبارت است از پی بردن به میزان کارآمدی افراد و تعیین اینکه ایشان تا چه حدودی و درچه قسمتهایی می توانند مفید واقع شده و موفقیت بدست آورند و ارزش نظری تحقیقات روانشناسان در مورد هوش این است که می توانند شناخت انسان را در مورد خودش بیشتر کنند و تا حدی موجب ارضای کنجکاوی او شوند ( آستانبوس ، 74 )
وقتی ما از هوش انسان می گوئیم در واقع به رفتار و کردار او در موارد مختلف ، که از وضعیت هوش او حکایت می کند توجه داریم
فهرست مطالب
مفهوم هوش
هوش کلی
جنبه های مورد توجه روان شناسان
تعاریف هوش
ویژگیهای هوش
ویژگیهای عمومی هوش
انواع هوش
نظریه های معاصر هوش
نظریه های عاملی
نظریه های دو عاملی اسپیرمن
نظریه چند عاملی ترستون
تحلیل عوامل ترستون
مدلهای سلسله مراتبی ورنون
نظریة کتل
نظریه دو سطحی جنسن
نظریه های فرایند مداری هوش
نظریة شناختی پیاژه
نظریه باز نمایی برونر
رویکرد و یا دیدگاه مؤلفه ای
جدول مولفه های هوش استبرنبرگ
یک توانایی یا چند توانایی
نظریه هوش گلیفورد
هوش و وراثت
خویشاوندی نسبی و هوش
تأثیرات فرهنگی در رشد کودک
تأثیر طبقه اجتماعی
پایگاه اجتماعی و اقتصادی
هوش
تفاوتهای جنسیتی در عملکرد هوش
آیا بهرة هوش ثابت است ؟
انواع تیز هوش و طبقه بندی تیز هوشان
ویژگیهای تیز هوشان
همبستگی هوش و حجم مغز
نکات ضروری در مورد بهداشت و روان کودکان
تاریخچة پیدایش مقیاس اندازه گیری هوش
آزمونهای هوش .
آزمون هوش استانفورد – بینه ( فردی )
مقیاس جدید استنفوردبینه
مقیاس هوش وکسلر
آزمونهای گروهی هوش
آزمونهای چند بعدی هوش
آزمونهای ریون
طبقه بندی آزمونهای هوش بر حسب گروههای سنی
ب : مهد کودک
تأثیرکودکستان در رفتار اجتماعی کودک
تأثیر کودکستان در رشد مفاهیم ذهنی اطفال
رفتار اجتماعی در سنین بیش از مدرسه
واکنشهای عاطفی متقابل اجتماعی
فاقد منابع
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 275 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 140 |
مطالعه عوامل مؤثر در افزایش مهارت نوشتن خلاق در دانش آموزان متوسطه
مقدمه
جامعهی پویا و پرتلاش امروزی یک لحظه درنگ نمی کند تا بتواند به فنون جدید و قدرت والای علمی دست پیدا کند . در چنین عصری که عصر شکوفایی و بهره جستن از نبوغ بزرگان علمی، پژوهندگان ،مخترعین ، مبتکرین، صنعتگران و... است برای اداره سازمانهای اجتماعی ـ فرهنگی ـ اقتصادی و آموزش جامعه به فکر و ذهن افراد خلاق نیاز است ، تا بتوان همگام و همپای پیشرفت جامعه به پرورش افراد خلاق اقدام نمود.
بسیاری بر این عقیدهاند که خلاقیت امری ذاتی است و فقط خداوند این ودیعه خود را به عدهای از انسانها بخشیده و قابل آموزش و آموختنی نیست . عدهای با این عقیده مخالفند و ابراز می دارند خداوند به همه انسانها یکسان نعمت بخشیده این افراد (خلاقان) از این نبوغ خدادادی خود ، بیشترین بهره را بردهاند و نیز معتقدند که خلاقیت صفت مشترک تمامی انسانها است که با پرورش آن می توان آن را از حالت رکود درآورد و از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل کرد و بالعکس میتوان خلاقیت را با آموزش ناصحیح و غلط از ریشه خشکاند. تحقیقات ادعای گروه دوم را تصدیق کرده و خلاقیت را صفت مشترک تمام انسانها دانسته ، اما مقدار و نوع خلاقیت از فردی به فرد دیگر متفاوت میدانند و هر انسانی به نوعی از خلاقیت خود بهره میبرد یکی زیاد یکی کم(پیرخایفی،1376). این تحقیقات نشان داده است که رشد و پرورش خلاقیت از همان بدو تولد و دوران کودکی آغاز میشود و در دوران دبیرستان به مرحله شکوفائی خود نزدیک میشود. البته اگر این توانایی در انسان پرورش یابد تا پایان عمر به غنای والای علمی آن افزوده میشود.
پیرخایفی (1376) آموزش خلاقیت را امری حیاتی میداند که باید در سطوح مختلف تحصیلی به صورت همگانی انجام گیرد و این آموزش همگانی متضمن انعطاف پذیری ذهن ، توانمندی شخصیت انسان (پرورش روحیهی استقلال و اعتماد به نفس) و ایجاد زمینه و بسترهای مناسب اجتماعی فردی و خانوادگی است. جدای از آموزش همگانی و عمومی آموزش ویژه نیز از ضروریات است . با آموزش ویژه، فکر به طور خاص در یک زمینه ، مهارت مطلوب و مناسب را کسب میکندو به اصطلاح اهل علم تخصص مییابد. تفاوت اساسی موجود میان آموزش همگانی و آموزش ویژه این است که در آموزش همگانی فرد یاد میگیرد که چگونه در خدمت خود باشد و قابلیتهای خود را بشناسد و به استعدادهایش در زمینههای مختلف پی ببرد، امّا در پرورش ویژه فرد علاوه بر شناخت قابلیتهای خود به خدمات اجتماعی نیز توجه میکند و یاد میگیرد که چگونه در خدمت جامعه باشد و خود را وقف اجتماع نماید . فرد به صرف داشتن اندیشههای خلاق به ما تضمین نمیدهد که حتماً این اندیشه را در هر سطحی از خلاقیت که میخواهد باشد میتواند به مرحله بازدهی و تولید برساند قطعاً در این راه عوامل شخصیتی بسیاری وجود دارند که مانع از به نتیجه رسیدن اندیشه خلاق افراد میشوند. عواملی چون ـ اعتماد به نفس پایین ـ نبود اراده و پشتکار ـ اضطراب ـ تشویش خاطر ـ دل نگرانی ـ وسواس ـ خود کم بینی ـ حساس نبودن نسبت به پدیدهها ـ تمایل به همرنگی و یکنواختی فکر از عواملی به شمار میروند که راه را بر اندیشه خلاق میبندد . از این رو تدارک دیدن زمینهای که باعث برطرف ساختن عوامل شخصیتی ذکر شده میشود ، مهمترین قدم برای رشد اندیشه به شمار میرود. در این میان تأکید ویژه بر نقش خانواده و در مرحلهی دوم مدرسه است .
فهرست مطالب
فصل اول : کلیات
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت پژوهش
اهداف پژوهش
فرضیههای پژوهش
تعاریف عملیاتی متغیرها
نوع متغیرهای تحقیق
مراحل اندازهگیری متغیرها
تعریف متغیرها
فصل دوم : ادبیات پژوهش
خلاقیت چیست ؟
تعریف خلاقیت
روند شکل گیری خلاقیت
خصوصیات افراد خلاق
راههای پرورش خلاقیت
موانع خلاقیت
انگیزه عاملی جهت تحقق خلاقیت نوشتاری
نقش آموزش در پرورش نوشتن خلاق
محیط خانواده و تأثیر آن بر خلاقیت
نقش تکرار و تمرین نوشتن بر نوشتن خلاق
تأثیر مطالعه بر نوشتن خلاق
نقش قصهگویی در پرورش نوشتن خلاق
تشویق عاملی کارساز در پرورش نوشتن خلاق
نقش کودکستان و مراکز پیش دبستانی در بروز خلاقیت
نقش بازیهای کودکانه در پرورش خلاقیت
تأثیر اوقات فراغت بر نوشتن خلاق
مروری بر تحقیقات انجام شده
نوع تحقیق
جامعه آماری و ویژگیهای آن
روش نمونهگیری و حجم نمونه
ابزار گردآوری دادهها
پایایی و روایی پرسشنامهها
پایایی و روایی آزمون خلاقیت
پایایی و روایی آزمون انگیزه پیشرفت
پایایی و روایی پرسشنامه محقق ساخته
شیوه نمرهگذاری آزمونها
نمرهگذاری آزمون خلاقیت
نمرهگذاری آزمون انگیزه پیشرفت
روش تجزیه و تحلیل دادهها
فصل چهارم : یافتههای تحقیق
یافتههای توصیفی
یافتههای مربوط به فرضیههای تحقیق (آمار استنباطی)
فصل پنجم : بحث و نتیجهگیری
حث و نتیجهگیری
پیشنهاد نظری و علمی پژوهش
محدودیتهای پژوهش
منابع و مأخذ
منابع و مأخذ
پیوستها
پرسشنامه شماره (1) پرسشنامه محقق ساخته
پرسشنامه شماره (2) آزمون انگیزه پیشرفت (ACMT)
پرسشنامه شماره (3) آزمون خلاقیت جمال عابدی