دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 41 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
جهانی شدن آموزش و پرورش
ما در دنیای کنونی در شرایطی قرار داریم که می بایستی در مورد آن از آگاهی نسبی برخوردار باشیم چون ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، رفاه و امنیت و آینده همه مردم و ملل به طرز تفکیک ناپذیری با مسائل جهانی شدن گره خورده است.
فرآیند جهانی شدن بویژه در قلمروآموزش و پرورش بطور اجتناب ناپذیری متاثر ازشرایطی است درممالک پیشرفته جهان برای توسعه واستقرار نظام آموزش نوین خود درجهت پاسخگویی به احتیاجات و حوایج منطقه ای ، کلی و به گونه ای فراگیر در سطح جامعه جهانی مهیا کرده اند بدون توجه به چنین واقعیتی درک چگونگی منشاء سرآغاز و سرانجام تکوین فرآیند جهانی شدن آموزش وپرورش میسرنیست.
پویندگان راه اصلاحات فرهنگی و پیشگامان و نهضت های تربیتی وعلمی در جهان سخت براین باورند که هرگونه تحولات در قلمرو آموزش وپرورش ، بدون بهره گیری از ارجمند ترین و موجه ترین آرای تربیتی متقدمان و پویندگان راه اصلاحات که شالوده های نظری وفکری محکم واستواری را برای اصلاحات و تحولات فرهنگی وآموزش فراهم می سازد امکان پذیر نبوده است. حال اگر سیر تحولات آموزش وپرورش در کشورمان را ازقرون گذشته تاکنون مورد مداقه و بررسی قراردهیم به این نتیجه می رسیم که یک مضمون فکری منسجمی که بنیادهای نظری و مولفه های آموزش جهانی واجتماعی را برای حرکت های اصلاح طلبانه آموزش وپرورش ترسیم کند تاکنون وجود نداشته است . لیکن حاصل اغلب این تلاشها ، طی دوره نسبتاً طولانی بیشتر محدود به ترجمه ، تالیف ، انتشار صد ها کتاب درسی و مقالات علمی در زمینه معرفی وشناسایی آرای تربیتی علما و فلاسفه قدیم و جدید مغرب زمین از سقراط ، افلاطون ،ارسطو گرفته تا روسو ، پستالوزی ، هربارت ، ماریا مونته سوری و... دورکیم [1]و جان دیویی بوده است .
شواهد موجود بسیاری از آثار بصورت کتاب و متون درسی در دانشگاهها ، مراکز آموزشی منتشر و بتدریج درشکل گیری و تدوین اهداف ، برنامه ها ، روشهای تربیتی میهن عزیزمان در نیم قرن اخیر تاثیر بسزایی برجای گذاشته ، که جریان تولید افکار تربیتی مستقل با مطالبات و تحولات فرهنگی کشورمان همخوانی داشته است .مجموعه تفکرات وآرای عقاید تربیتی دانشمندان قدیم و جدید سایر ممالک جهان و بهره گیری بی چون وچرا ، در تنظیم و تدوین مبانی نظری هرگونه تغییر را به رغم شایستگی توام با استقلال اندیشه و عمل تربیتی نتوانسته ایم در روند جهانی آموزش وپرورش نقش موثری را ایفاء کنیم .
به اعتقاد آموزشگران جهانی برنامه ریزی واصلاحات آموزشی که صرفاً به سلیقه واراده مطلق سلسله مراتب و فرهنگ جامعه ، سطح توسعه پیشرفت خاص منطقه و بطور کلی موردنیاز کشور کاملاً مرتبط نباشد نمی تواند راه و روش جدیدی را در بازاندیشی نظام های آموزشی ارائه نماید (کومبز،[2]1970)
دارابودن اطلاعات وآگاهی و تحول ونوآوری از عوامل اصلی پیشرفت تلقی می شود وشکی نیست که بین تحقق این پیشرفت ها و کارکرد نظام های آموزشی نسبت منطقی وجود دارد . دراین زمینه از مدارس و دانشگاهها نیز انتظاراتی هست ، نظام های آموزشی باید بتوانند انسانهایی تربیت کند که در دنیا مولد و درحال تغییر بدرستی ، دنیایی با اختلاف طبقاتی ، فرهنگی ، اجتماعی را شناسایی و ضرورت پاسخگویی درنظام های آموزشی را داشته باشد و بتواند با دنیای نوین با استفاده از آموزش و شکستن انزوای آن ، روزآمد شدن و روش های آموزشی و تغییر محتوای آموزشی متناسب با نیازهای واقعی زندگی نگریسته شود . این آموزش به رموز مدرن مجهز و بدنبال دستیابی به جامعه مدرن و تحولی سازنده پیدا می کند که خودبخشی از جنبش واحد جهانی به حساب می آید .(اوهون[3] ، 1996).
2-2 جهانی شدن
جهانی شدن و جهانی سازی پدیده ای چند بعدی ، فرآیندی و چالش برانگیز است به این معنا که اولاً نه دریک بعد خاص بلکه درابعاد گوناگون درحال شکل گیری و تکوین است بهترین چالش ناشی ازپدیده شکسته شدن قالب های موجود، گسسته شدن انحصارها و پیدایش فضای رقابتی شدید در سطح جهانی است. همه نظام های اجتماعی برای تداوم حضور خود در عرصه جهانی ناگزیر خواهند بود در تامین الزامات رقابتی شدن و کسب مزیت رقابتی لازم بکوشند در آستانه قرن بیست ویکم در بستر روند جهانی ، نظام تعلیم وتربیت نیز از این قاعده مستثنی نیست . برای تضمین بقا و استمرار کارآیی خود باید بتواند ارکان ، اجزا و زیر سیستم های وابسته به خود را با الزامات رقابتی شدن همسو سازد(کومسا،1387؛ 183)
دراین راستا نظام تعلیم وتربیت به یک ذهنیت جهانی نیاز دارد و تجهیز این نظام به چنین ذهنیتی در گرو جهانی شدن ذهنیت متولیان آن است . یعنی متولیان نظام های تعلیم وتربیت باید ضمن تلاش در گشودن دریچه اذهان خود روی پدیده جهانی سازی که ناشی از آن رسالت و وظیفه استراتژیک و مهم خود را ترویج تفکر جهانی در کلیه اجزای خود قرار دهند.
[1] Dorkim
[2] kombz
[3] Owhon
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 396 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
مقاله حاضر در پی آن است، تا با توجه به شرایط کنونی جهان، جایگاه نظام آموزش و پرورش را در بسترسازی تولید علم تا آنجا که ممکن است معین نموده، راه کارهای مناسب این حرکت را ارائه نماید به همین منظور، قبل از پرداختن به اصل موضوع و تعیین جایگاه نظام آموزش و پرورش، سعی نموده است مفاهیم و کلیدهایی که در متن مقاله ممکن است خواننده را دچار شبهه نماید، باز کرده، پیرامون آنها تا آنجا که شرایط اجازه دهد مطالبی هرچند مختصر، ارائه دهد تا خواننده راحت تر به اصل موضوع پی ببرد، مفاهیمی همچون « علم چیست؟» و یا اینکه منظور از تولید علم چه می باشد؟ علم با تعاریف خاص و یا تعاریف و اصطلاحات عام مورد نظر است. کدامیک؟ تفاوت بین نظریه پردازی و طرح مسئله و تولید علم چه میباشد؟ آیا علم به اشخاص و محیطی خاص محدود می شود یا نه؟ موضوع بومی کردن علم چیست؟ آنگاه پس از اشاره ای مختصر و تفسیری تحلیلی به مقوله ها و مفاهیم فوق به سراغ بررسی موضوع اصلی شتافته و برای تعیین جایگاه واقعی آموزش و پرورش در بسترسازی تولید علم، ابتدا تاریخچه ای از وضعیت نظام آموزش و پرورش در ایران در دوران معاصر (دو قرن اخیر) را ارائه نموده تا از این طریق بستر اصلی برای فهم موضوع آماده گردد...
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 50 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
چکیده
بدون تردید حفظ «عفت عمومی» برای پایداری هر جامعه ضرورتی انکار ناپذیر است و یکی ازراه های جلوگیری از نفوذ شیطان و وسوسه های آن، ایجاد حریم میان زن و مرد و رعایت پوشش است تا از نگاه های هوس آلود و تماس های غیر شرعی جلوگیری شود. تقویت ایمان، آرامش روحی و روانی، سلامت جسمی، استحکام بنیان خانواده، عزت و سربلندی، امنیت بانوان از دست سوداگران شهوت و دوری از افکار ناسالم، برخی از برکات دستورات قرآن و رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم است.
همچنین . غیرت به عنوان یک روحیهی قوی و اراده راستین در انسان، میتواند آن را در عرصههای مختلف زندگی اجتماعی در برخورد با مسایل استوار و ثابت قدم نگاه دارد. غیرت آن اراده و اعتقادی است که باعث میشود انسانِ بهرهمند از این روحیه، از اصول و مرام و منش اعتقادی خود گامی پس نگذارد و اهداف ارزشهای معتقد بدان را، پاسداری و صیانت کند. اگر غیرت از حدود و جایگاه خود پا را فراتر نگذارد و دچار تک بُعدی نگری نشود، در حد و اندازه خود، یک اعتقاد و منش ارزشمند و قابل ستایش است. غیرت داشتن تنها در ناموس پرستی و صیانت از زن و همسر خلاصه نمیشود. غیرت یک مفهوم عام است و در ابعاد و شاخههای گوناگون، دارای کارکرد و دستآورد است. غیرت دینی، علمی، ورزشی، شغلی، خانوادگی و...، هر کدام دارای جهتگیری جداگانهای است، ولی آنچه در همه یکسان است، آن حس مسئولیت پذیری و وظیفهمندی است. غیرت واژهای مخالف با بی تفاوتی و بیمسئولیتی و سستی و لاابالی گری است. غیرت، مرام و منش و کرامت بزرگان است. غیرت یک اندیشهی متعالی استوار و راهبردی است که بهرهمندی از آن، آدمی را به سوی کمال و سعادت و موفقیت در کارها رهنمون خواهد ساخت.
یکی از مهمترین عرصه هایی که می تواند در تقویت غیرت و عفت عمومی جایگاه مهمی داشته باشد آموزش و پرورش و مدرسه است. که می تواند بوسیله آموزه های معلم در این عرصه به تقویت غیرت و عفت عمومی کمک شایانی نماید.
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 183 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 213 |
آموزش مبنای توسعه است و سرمایه های انسانی[1]در دنیای امروز ارزشی گرانبها تر از ثروتهای طبیعی و زیر زمینی پیدا کرده اند، این از آن روست که انسانهای دانا و توانا سرمایه های حقیقی و واقعی هر کشور را تشکیل می دهند، چرا که منبع پایدار هر جامعه، نیروی انسانی آن است که از لحاظ فکری، عاطفی و اجتماعی تربیت شده باشد( فروند 1973). از سوی دیگر بهبود کیفیت آموزش و پرورش در گرو تهیه و تدوین برنامه های مناسب تحصیلی و آموزشی به منظور پاسخگویی به نیازهای دانش آموزان و بهبود کیفیت آموزشی معلمان است(باندی و وایلز 1382( و همه این موارد به مدرسه برمی گردد. در میان ارکان مدرسه، نقش معلم( عامل نیروی انسانی) از همه مهمتر و چشم گیر تر است، اینکه بهکار گیری معلمان از چه فرآیندی پیروی می کند و چه مراحلی را می پیماید، یا چه بخش ها و واحدهایی در وزارت آموزش و پرورش در گیر این مساله می باشند، اغلب از نظرها دور مانده است. چگونگی استخدام معلمان و دستگاهای دست اندرکارآن، در نمودارهای مختلف تشکیلاتی نهاد تعلیم و تربیت ایران، به طور معمول وبارها دستخوش تغییر شده است. با توجه به اینکه حجم عظیمی از فعالیت های وزارت آموزش و پرورش درگیر تامین و تربیت منابع انسانی مورد نیاز جامعه و از جمله برای خود این سازمان است، لذا توجه به نیروهای انسانی آن، در کلیه زمینه ها می تواند این وزارت خانه را در تحقق هدف های آن یاری رساند.
فهرست مطالب:
مقدمه ........................................................................................... 1
فصل یکم ـ کلیات
- بیان مسأله .................................................................................. 3
- اهمیت پژوهش ............................................................................. 4
- هدف پژوهش................................................................................ 9
- پرسشهاى پژوهش........................................................................ 9
- کلید واژه ها.................................................................................. 10
فصل دوم ـ ادبیات و پیشینه پژوهش
- سیرتحولات نظام تربیت معلم در ایران................................................ 13
- چگونگی گرینش معلم..................................................................... 15
- شیوه های استخدام و جذب معلمان.................................................. 23
- جایگاه تربیت و به کار گیری معلمان در قوانین آموزش و پرورش................. 27
- تامین و تربیت نیروی انسانی........................................................... 27
- سیاست های اجرایی تامین نیرو در دوره های مختلف.......................... 28
- برنامه ریزی نیروی انسانی در آموزش و پرورش.................................... 31
- ماموریت های وزارت آموزش و پرورش................................................. 31
- ساختار آموزش و پرورش.................................................................. 32
- نمودارهای ستاد آموزش و پرورش..................................................... 40
- سطوح تصمیم گیری در سازمان های آموزش و پرورش........................... 41
- رویکردهای توسعه و بهبود کیفیت در آموزش و پرورش........................... 43
- پیشینه پژوهشی.......................................................................... 45
فصل سوم ـ روش تحقیق
- روش پژوهش................................................................................. 70
- روش گردآوری اطلاعات.................................................................... 70
- تجزیه و تحلیل یافته ها.................................................................... 70
- جامعه آماریو نمونه تحقیق.............................................................. 70
فصل چهارم - تجزیه و تحلیل
- تربیت و به کار گیری معلمان در قوانین آموزش و پرورش
- قوانین آموزش و پرورش در ایران......................................................... 72
- قانون تشکیل شوراهای منطقه ای..................................................... 74
- شورای عالی آموزش و پرورش و قوانین آن........................................... 80
- قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش در استانها، شْهرستانها و مناطق81
- تربیت معلم و آموزش ضمن خدمت...................................................... 82
- قانون تاسیس دارالمعلمین مرکزی..................................................... 84
- قانون تربیت معلم و تاسیس دانشسراهای مقدماتی............................. 86
- دانشسرای کشاورزی و سایر مراکز تربیت معلم.................................... 87
- دانشگاه تربیت معلم....................................................................... 90
- قوانین و مقررات تربیت معلم پس از انقلاب اسلامی............................... 91
- مراکز تربیت معلم فتی و حرفه ای...................................................... 95
- تعهد خدمت در آموزش و پرورش......................................................... 95
- آموزش ضمن خدمت........................................................................ 98
- قانون تشویق معلمان باز نشسته به ادامه همکاری با آموزش و پرورش...... 108
- قانون اهداف و وظایف آموزش و پرورش................................................ 109
- آموزش متعهدین خدمت در آموزش و پرورش.......................................... 111
- لایحه نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران............................... 115
- جدول عوامل و ضوابط طرح طبقه بندی مشاغل معلمان........................ 128
- لایحه اصلاح سلختار نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران.......... 130
- اصلاحات در آموزش و پرورش............................................................. 133
- منشوراصلاحات در آموزش و پرورش..................................................... 135
- سند ملی توسعه آموزش و پرورش..................................................... 141
- دانشگاه تربیت معلم پیامبر اعظم...................................................... 144
ساختارها و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش
- سازمان اداری و تحولات تشکیلاتی وزارت آموزش و پرورش تا سال 1358.... 146
- تفکیک و تقسیم وزارت فرهنگ به دو وزارتخانه آموزش و پرورش و فرهنگ و هنر 153
- تشکیل وزارتخانه های آموزش و پرورش و آموزش عالی.......................... 155
- تشکیلات ستادی آموزش و پرورش در سال 1350.................................. 157
- وزارت آموزش و پرورش در سال 1357.................................................. 158
- تشکیلات ستادی وزارت آموزش و پرورش از 1350 تا 1357....................... 158
- تحول ساختاری وزارت آموزش و پرورش بعد از انقلاب تا 1371................... 159
- معاونت های مرتبط با به کار گیری معلمان در نمودار تشکیلاتی سال 1358161
- تشکیلات ستادی آموزش و پرورش تا سال 1384................................... 164
- بررسی و تحلیل ساختار و تشکیلات آموزش و پرورش ایران..................... 165
- تشکیلات ستادی آموزش و پرورش در سال 1383.................................. 175
- تشکیلات ستادی آموزش و پرورش در سال 1385.................................. 178
- تشکیلات ستادی آموزش و پرورش در سال 1387.................................. 178
- تشکیلات ستادی آموزش و پرورش در سال 1388.................................. 180
فصل پنجم - یافته ها، نتیجه بررسی، محدودیتها و پیشنهادها
- یافته ها- نتیجه بررسی................................................................... 184
- محدودیت ها.................................................................................. 188
- پیشنهادها.................................................................................... 188
- کتابنامه
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 59 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 50 |
مدیریت آموزشی با عنوان آموزش و پرورش
تعاریف آموزش و پرورش
دید کلی
آموزش و پرورش تعاریف گوناگونی دارد. گوناگونی تعاریف غالبا ناشی از پیچیدگی و چند وجهی بودن امر آموزش و پرورش است .
عقیده بروک اور و اریکسون ( Brookover & Erikson ) درباره اموزش و پرورش
آموزش و پرورش عبارتست از : تحلیل علمی الگوها و فراگردهای اجتماعی دخیل در نظام آموزش و پرورش. منظور از نظام آموزش و پرورش ، انگاره (pattern) یا الگوی علمی نهادها و سازمانهای رسمی جامعه است که به واسطه آن معارف و میراث فرهنگی منتقل ، و پرورش و رشد اجتماعی و شخصی افراد جامعه میسر میشود.
عقیده درباره آموزش و پرورش
آموزش و پرورش ، کلیدی است که در را به سوی نوسازی (modernization) جامعه می گشاید.
عقیده اگوست کنت در مورد آموزش و پرورش
آموزش و پرورش را به منزله تهذیب و تزکیب آدمی دانسته و برآن بود که ترقی انسانیت بیش از همه مرهون و مدیون تعلیم و تربیت است چه به مدد آن ذهن آدمی از مراحل مذهبی و فلسفی به مرحله علمی یا اثباتی انتقال میپذیرد و از این برکت این تحول فکری ، تکامل اخلاقی و اجتماعی روی میدهد.
عقیده هربرت اسپنسر درباره آموزش و پرورش
او غایت آموزش و پرورش را تدارک و تامین زندگی بهتر برای فرد در جامعه دانسته ، اسپنسر معتقد بود که طبیعت ، حس درک و تشخیص خوب و بد را در نهاد انسان به ودیعه گذاشته تا راهنمای اعمال او واقع شود. لذا هر کودک ، با توجه به پیامدهای رفتار و کردار خود به یادگیری پرداخته ، از این راه طبیعی آموزش و پرورش و یادگیری ، به تفاوتهای میان خوب و بد یا صواب و خطا پی خواهد برد.
عقیده لستروارد (Lester ward) درباره آموزش و پرورش
وارد آموزش و پرورش را وسیله تغییر و پیشرفت جامعه ، و حاصل آن را بهزیستی و سعادت فردی میدانست. به زعم او ، تغییر و تحول اجتماعی ، براثر مساعی آگاهانه فردی به ظهور میرسد. از این رو ، آموزش و پرورش میتواند در امر هدف جویی و تغییرات اجتماعی مطلوب ، کوشش آگاهانه و وسیله سودمندی به شمار آید.
آموزش و پرورش در جامعه شناسی دورکیم
تعریف دورکیم از آموزش و پرورش
آموزش و پرورش فعالیتی است که نسل بالغ ، درباره نسلی که هنوز برای حیات اجتماعی نارس است، به جای میآورد. موضوع این فعالیت عبارت است از برانگیختن و پروردن افکار و معانی و شرایط معنوی و مادی که مقتضای حیات در جامعه سیاسی و محیط خصوصی است که طفل برای زندگانی در آن ، آماده میشود.
بنابراین ، نقش آموزش و پرورش در جامعه ، آن است که کودکان را که هنوز اجتماعی نشدهاند، متناسب با نظام اجتماعی بار آورده و برای سازگاری با محیط خاص اجتماعی شان آنان را به هنجار ، رسوم و عادات مقتضی ، مجهز سازد.
اطلاعات اولیه
دورکیم از جمله جامعه شناسانی است که به آموزش و پرورش توجه زیادی کرده و درباره آن به فراوانی سخن گفته است، لذا تحلیلهای جامعه شناختی معتبری در این زمینه ، باید در آثار و آرای وی جستجو کرد. امیل دورکیم (1917- 1858) معتقد بود که پدیدههایی که جامعه شناسی باید مطالعه کند، وقایع یا حقایق اجتماعیاند و حقایق اجتماعی را باید به عنوان چیز (Thing) تلقی کرد.
به تعریف او ، واقعه اجتماعی آن است که در عین داشتن وجود مخصوص و مستقل از تظاهرات فردی ، در سراسر جامعه معینی عام باشد. از لحاظ دورکیم ، امور یا حقایق اجتماعی ، وسیله توضیح رفتار اجتماعی بوده به حقایق فردی یا روان شناختی ، تقلیل پذیر نیستند، حقایق اجتماعی در بیرون از افراد هستند و قیودی بر آنها اعمال میکنند، و جامعه ، وجودی مستقل از افراد دارد. هر فرد در جامعهای متولد میشود که پیش از او سازمان یافته است و در نتیجه تحول شخصی او را شکل میدهد.
بنابراین ، از دید دورکیم ، انسان محصول جامعه است و حالتهای جامعه در حالات افرادی که بدان تعلق دارند، بازتاب پیدا میکند. به نظر او آموزش و پرورش و جامعه با یکدیگر پیوند نزدیک دارند. به عبارت دیگر ، هر جامعه ، نظام آموزش و پرورشی مناسب با ساختار و زمان خود پدید میآورد. حتی ، هر طبقه اجتماعی ، اجتماع محلی ، اجتماع شغلی ، ویژگیهای آموزشی و پرورشی مناسب خود را بوجود میآورند. امروزه ، این واقعیت را ، هر کارگزار آموزش و پرورش با تجربههایی که دارد، تصدیق میکند.
برداشت دورکیم از آموزش و پرورش
برداشت او از آموزش و پرورش ، از مفهومی که برای انسان قائل است، ناشی میشود. به نظر او ، آدمی ، در اصل ، یک موجود زیستی به دنیا میآید و بنابراین ضرورت که مألا موجودی اجتماعی است و در جامعه زندگی خواهد کرد، لذا ، ملزم به آموزش و یادگیری راه و رسم زندگی اجتماعی جامعه خویش است. پس از لحاظ او ، آموزش و پرورش ، وسیله سازماندهی خود فردی و خود اجتماعی ، به صورت یک موجود با انظباط است که میتوان آن را به تشکل شخصیت و تولد اجتماعی شخص تعبیر کرد.
عقیده دورکیم درباره همبستگی
به بیان او ، هر جامعه انسانی مستلزم همبستگی است، یعنی پیدایی این احساس در مردم که همه آنان «اعضای یک پیکرند» و با یکدیگر پیوند دارند. ولی از لحاظ تاریخی ، همبستگی ممکن است انواع متفاوتی داشته باشد. دورکیم ، از دو نوع همبستگی نام برده و آنها را همبستگی مکانیکی (ماشینی) و همبستگی ارگانیکی (زنده یا اندام وار ، در قیاس با اندام موجود زنده) نامیده است.
همبستگی مکانیکی (Mechanical Solidarity)
همبستگی از راه همانندی است و هنگامی که این شکل از همبستگی بر جامعه مسلط باشد، افراد جامعه چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند، آنان که اعضای یک اجتماع واحد هستند به هم همانندند و احساسات واحدی دارند، زیرا به ارزشهای واحدی وابستهاند و مفهوم مشترکی از تقدس دارند. جامعه از آن روز منسجم است که افراد آن هنوز تمایز اجتماعی پیدا نکردهاند.
همبستگی ارگانیکی (Organic Solidarity)
همبستگی ارگانیکی است که اجماع(توافق) اجتماعی ، یعنی وحدت انسجام یافته اجتماعی در آن ، نتیجه تمایز اجتماعی افراد با هم است و یا از راه این تمایز بیان میشود. افراد ، دیگر همانند نیستند بلکه متفاوت و (لزوم) استقرار اجماع اجتماعی تا حدی نتیجه وجود همین تمایزها و تفاوتهاست. همبستگی ارگانیکی ، به عنوان ویژگی جوامع جدید ، همبستگی بسیار پیچیدهای است که در آن شکل اساسی رابطه بین مردم ، احساس ساده تعلق به یکدیگر نیست، بلکه شبکه پیچیدهای از روابط قرار دادی است که براساس تعقل و قانون ، تشکل و تداوم پیدا میکند.
همبستگی از دیدگاه دورکیم در جوامع مختلف در ارتباط با آموزش و پرورش
جوامع ابتدایی
جامعه ابتدایی ، جامعهای متجانس است که در آن افراد ، کورکورانه از اعتقادات ، ارزشها و رسوم رایج و مستقر پیروی میکنند، همانندیهای زیادی میان آنان مشاهده میشود، و اجبارها و الزامهای خانوادگی ، گروهی و قومی ، دامنه و حدود رفتارها را تعیین تکلیف میکنند. در این جامعه ، فعالیتهای گروهی و اجتماعی ، تنوع چندانی ندارند. از این رو ، افراد تقریبا در همه امور و فعالیتها ، مشارکت و همکاری میکنند.
در مجموع ، میتوان گفت که در جامعه ابتدایی ، هر فرد ، به خودی خود ، رفتار دیگران را سر مشق قرار میدهد، در هر کاری به طرزی ماشینی ، از دیگران تبعیت کرده ، به اعتقادات و آداب و رسوم و سنن ، گردن مینهد. در نتیجه یک سلسله روابط ساده ، بر رفتار اجتماعی حاکمیت یافته و جامعه را از همبستگی برخوردار میسازد. در چنین جامعهای ، آموزش و پرورش ، بدون قصد قبلی و هدف مشخص و بدون نقشه آگاهانه ، از طریق خانواده و روابط رایج میان نسل بالغ و سالمند و نسل جوان و نارس ، عملی میشود.
جوامع پیشرفته
جامعهای نامتجانس است. همانندی و همفکری ، در بین افراد آن تضعیف شده و تفاوتهای فراوانی میان آنان به وجود آمده است. لیکن این تفاوتها که حالت مکمل دارند، موجب کمال جامعه میشوند. در این جامعه که از ساختار روابط پیچیدهای برخوردار است، کار و فعالیت ، مستلزم همکاری و تعاون است. در نتیجه ، پیدایی تقسیم کار و تخصص ضرورت پیدا میکند که بر اثر آن ، افراد در گروهها و دستههای مختلف گرد آمده و هر یک ، کار معینی را به سود همگان برعهده میگیرند.
درجامعههای جدید ، پیچیدگی روابط و تخصصی شدن کارکردهای نهادها و سازمانهای اجتماعی ، نهادهایی نظیر دین و خانواده ، قادر به ایفای نقشهای پیچیده و گوناگون آموزشی و پرورشی مورد انتظار جامعه نیستند. به عبارت دیگر ، در نظام پیچیده جامعه ارگانیکی ، آموزش و پرورش افراد جامعه ، از طریق مشارکت مستقیم آنان در زندگی اجتماعی ، آن گونه که در جامعه ساده اتفاق میافتاد، غیر ممکن است.
آثار تربیتی دورکیم
آثار تربیتی دورکیم به دلیل رویکرد و جامعه شناختی ، از جهات نظری و کاربردی ، قابل توجهاند. از این رو ، در ادبیات جامعه شناسی آموزش و پرورش ، غالبا از او به عنوان بنیانگذار این رشته نام برده میشود. دورکیم ، در نوشتههای تربیتی خود ، ضمن تعریف آموزش و پرورش و تحلیل جوانب اجتماعی آن ، ابعاد جامعه شناختی آموزش و پرورش را به عنوان کار ویژه جامعه شناسان آینده مشخص کرده است:
شناخت و تشخیص واقعیتهای اجتماعی آموزش و پرورش و کارکرد جامعه شناختی آنها
شناخت و تشخیص روابط میان آموزش و پرورش و تغییر اجتماعی و فرهنگی
تحقیق و مطالعه تطبیقی و میان فرهنگی در انواع گوناگون نظامهای آموزش و پرورش::
پژوهش درباره کلاس درس و مدرسه به عنوان یک نظام اجتماعی پویا و در حال پیشرفت
عقیده بیدول درباره آموزش و پرورش
او معتقد بر آن است که از آموزش و پرورش همگانی میتوان به عنوان یک ابزار عمده وحدت ملی یاد کرد و آموزش تخصصی به دلیل اهمیت زیادی که از لحاظ اقتصادی دارد، سیاست و خط مشی آموزش و پرورشی دولت را به یک مساله مهم سیاسی مبدل میسازد.
عقیده ماکس وبر درباره آموزش و پرورش
او آموزش و پرورش را در واقع یک تحول اجتماعی میداند و تاریخ را به منزله حرکت جامعههای بشری به سوی عقلانیت و تقسیم کار تخصصی و پیچیده تر تلقی میکند.
آموزش و پرورش در جامعه شناسی ماکس وبر
آشنایی
ماکس وبر (1920-1864) ، جامعه شناس آلمانی ، برخلاف دورکیم ، مستقیما درباره آموزش و پرورش مطلبی ننوشت. کمک او به جامعه شناسی آموزش و پرورش ، غیر مستقیم و از طریق آثار تاریخی و جامعه شناسی اوست که ضمن آنها ، میتوان به مفاهیمی در ارتباط با آموزش و پرورش و تحول آن دست یافت. وبر به فراوردههای تاریخی مهمی که موجب تحول جامعه سنتی به جامعه صنعتی شده بود، توجه خاص داشت. از این رو آموزش و پرورش را در ارتباط با تحول اجتماعی ملاحظه میکرد.
همچنین ، مثل دورکیم ، تاریخ را به منزله حرکت جامعههای بشری به سوی عقلانیت و تقسیم کار تخصصی و پیچیدهتر ، تلقی میکرد، ولی نسبت به دقایق این حرکت حساس بود. او گر چه سوق به عقلانیت را اجتناب ناپذیر میدید، ولی آن را به جای یک حرکت آرام و تکاملی ، فراگردی توام با ستیز و کشمکش و سرشار از پس افتادگی و عدم تعادل میدانست. از لحاظ او ، رابطه آموزش و پرورش با تغییر اجتماعی نیز در حالی که امری اساسا سازشپذیر است، به سهم خود ، رابطهای توام با کشش و فشار ، نشیب و فراز ، و پیشرفت نامنظم به سوی اشکال جدید است. وبر تغییر اجتماعی را در پرتو تغییرات سلطه (Domination) و اقتدار (Authority) در جامعه ، ملاحظه میکرد.
انواع سلطه و اقتدار ازنظر وبر
اقتدار فرمند (Charismatic)
مبتنی است بر اعتقاد و سرسپردگی به یک شخص خارق العاده که به خاطر واجد بودن صفات نمونه و مورد اعتماد و اطمینان بودن ، به رهبری رسیده است. فرمندی یا جاذبه شخصیت ، عطیهای طبیعی است که شخص را از یک مرجعیت اجتماعی ، سیاسی ، یا دینی برخوردار میسازد. چهرههایی مثل بودا ، مسیح و گاندی ، یا در یک گروه بندی دیگر ، چهرههای تاریخی مثل اسکندر ، ناپلئون و هیتلر ، همه ، دارای اقتدار فرمند بودهاند.
اقتدارسنتی (Traditional)
اقتدار سنتی بر این باور و اعتقاد استوار است که مقام و پایگاه کسانی که در گذشته اعمال سلطه و اقتدار کردهاند و رسوم و سنن و ارزشهای مربوط به آن ، مستلزم احترام است. بنابراین ، منصب اختیار مورد احترام بوده، شخصی که آن را اشغال کند، اقتدار مربوط را به ارث میبرد. اقتدار سنتی ، بویژه ، براعتقاد به امتیازات سیاسی گروه نخبگان مبتنی است که به انحصاری شدن موروثی قدرت در دست این قشر منجر میشود.
اقتدار عقلانی- قانونی (Rational – Legal)
بر قوانین و مقررات عقلانی که برای نظم اجتماعی وضع میشوند، استوار است. در سلطه قانونی ، اطاعت از شخص یا مقام و منصب موروثی در میان نیست، بلکه اصل ، متابعت از قانون است. قوانین مشخص میکنند که از چه کسانی و تا چه اندازه باید اطاعت کرد. در جامعههای جدید ، روابط سلطه و اقتدار برقانون و عقلانیت مبتنی است. امور اجتماعی از طریق سلسله مراتب مناصب و مقامات که کنشهای متقابل میان آنها بوسیله مقررات خاصی نظم و ترتیب پیدا میکند، هماهنگ میشود و در انجام دادن امور ، قابلیت پیش بینی و کارآیی ضرورت دارند.
انواع سازمان اجتماعی از دیدگاه وبر
سازمانی که در رأس آن یک رهبر فرمند یا پرجاذبه قرار گرفته و همه زیردستان به او وفادارند
سازمانی که در آن مقام رهبری به شیوه موروثی ، از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.
سازمانی که بر پایه قوانین تأسیس شده ، مقررات و ضوابط قانونی برآن حاکم است (بوروکراسی)
بدین ترتیب ، سیر تحول جامعه از سازمان فرمند ناپایدار به سوی سازمان سنتی پایدار و سرانجام ، درجهت سازمان بوروکراتیک پیش میرود. به زعم وبر ، در دوران جدید ، بوروکراتی شدن جامعه را میتوان به وضوح ، در قالب مظاهری چون علم و تکنولوژی ، پیدایی و توسعه احزاب سیاسی متشکل و سازمان یافته ، حکومتهای حزبی و نظایر آن مشاهده کرد. درچنین جامعهای سلطه و اقتدار از قشرهای حاکم سنتی ، مثل نجبا و اشراف ، به مدیران و متخصصان منتقل میشود و حکومت بطور فزاینده ، از طریق مداخله سیاست پیشگانی که در امور سیاسی ، مهارت و ورزیدگی دارند، به سوی مشارکت و حمایت توده مردم سوق داده میشود. و هر یک به نظام آموزش و پرورش ویژهای پی افکنده ، به پرورش نخبگان خاص خود میپردازند.